۱۳۸۹ آبان ۲۴, دوشنبه

«گل یا پوچِ حضور با دست های خالی»




نبض ثانیه ها

به شماره می افتند!

_مثل نفس های من_

وقتی خیال،

حضورِ دورِ تو را

ناشیانه

به آغوش می کشد...


*

آتشکده ی وجودم،

به شوقِ تو می سوزد:

زرتشت!

شعله هایم را رام کن

تا رنگ ها

خاکسترنشینِ عصیان من نشوند...

میترا- آبان 89