بهار را باور كن
باز كن پنجره ها را كه نسيم
باز كن پنجره ها را كه نسيم
روز ميلاد اقاقي ها را
جشن مي گيرد
و بهار روي هر شاخه كنار هر برگ
شمع روشن كرده است
همه چلچله ها برگشتند
و طراوت را فرياد زدند
كوچه يكپارچه آوازه شده است
و درخت گيلاس
هديه جشن اقاقي ها را
گل بدامن كرده است
باز كن پنجره ها را اي دوست
حاليا معجزه باران را باور كن
و سخاوت را در چشم چمن زار ببين
و محبت را در روح نسيم
كه در اين كوچه تنگ
با همين دست تهي
روز ميلاد اقاقي ها را
جشن مي گيرد
خاك جان يافته است
تو چرا سنگ شدي
تو چرا اين همه دلتنگ شدي
باز كن پنجره را
و بهاران را
باور كن
فريدون مشيري