۱۳۸۹ آبان ۲, یکشنبه
۱۳۸۹ مهر ۲۷, سهشنبه
«چیزی شبیه خاطره»
آن قدر
لابه لای میله های ذهنم
دست و پا زدی...
که گریز تقلاهایت،
عاقبت خراش شد
روی دیوارِ دالانِ حلق!
دوست نداشتم
میان پلک هایم
تبخیر شوی!

بگذار به فال نیک بگیرم
همآغوشیِ چشم هامان را:
اشتیاقی که
به هوسِ تلخِ همخوابگی
نفروختم !
بگذار به تبسم ثانیه هایی
بیندیشم
که غلیظ زیستیم!
میترا س.
مهر89
۱۳۸۹ مهر ۱۶, جمعه
اشتراک در:
پستها (Atom)