۱۳۸۹ دی ۱۱, شنبه

«آختامار»

            -"آخ! تامار! "
- این صدای توست،
          راه گم کرده ای به گمانم
                 جزیره خاموش است!
                    شکسته فانوسم ،
                           خیالی نیست!
                        دل به دریا می سپرم...
*
          -"آخ! تامار!"
- عزیزکم!
         خیالی نیست!
       یادگاری هایت را برداشته ام...
        همان قلوه سنگ ها
           که هدیه می دادی به جیب هایم !
*
         -"آخ ! تامار! "
      
 تو هنوز و همواره  می خوانی ام
...

میترا- دی 89
پ.ن. :

«تامار» در افسانه ای ارمنی ،نام دختری است که هر شب برای دلدارش فانوس یا مشعلی می افروخته تا راهنمای شب تیره ی دریا میان جزیره و شهر باشد. تا این که طی جریانی شبی این فانوس می شکند. "آخ ! تامار! " صدای دلداده ی تامار است که در دریا سرگردان مانده و فریاد می زند!

۸ نظر:

جواد گفت...

با سلام خدمت میترا خان من شعر های شما را در سایت شعر نو دیدم خوشم آمد من هم عضو شدم می خوام شعر نو بگم استعداد دارم اما هیچ اطلاعاتی در مورد شعر نو ندارم تو را خدا کمکم کن
در ضمن یک وبلاگ جدید راه اداختم برای شعر به اون سر بزن و از طریق نظر راهنمایی ام کن

etee گفت...

آخ تامار...

bla گفت...

تامار مگر عشقمان را از یاد برده ای؟!
فانوس شکسته را ملالی نیست، وقتی بدانم دلت نشکسته و با من است.
آخ تامار!
مگر از یاد برده ای که این سو و برق چشمان زیبایت بوده که مرا در دریا همچون فانوسی به ساحل عشقت راهنما بوده.
آخ تامار!
چشمانم را می بندم و خود را به دریای عشقت می سپارم، یا مرا در تلاطم خاطرات غرقم خواهی کرد و یا با آرامش عشقت مرا به ساحل خواهی رساند.
آخ تامار! آخ تامار!

علی سلطانی گفت...

اين پست نشون ميده كه پانوشت چطوري ميتونه طيف ديد آدم رو از يه منتقد آتيشي به يه مدافع دو آتيشه تبديل كنه!قشنگ بود ميترا جان!

anniversary گفت...

سلام خانم سالاری عزیز
با توضیحی که در پی.نوشت آوردی، داستان زیبایی رو روایت کردی.

و اما در مورد عکس های وبلاگت.
نمیتونم عکس ها رو ببینم. نمیدونم مشکل از گیرنده ست یا فرستنده !؟

علی گفت...

آری صدای من است.
میشنوی؟؟؟
از فراز آسمانها، از بام کوه ها، از ابرهای سپید، از ماه مهتاب که زمین سیاه را به نظاره می نشیند.
آری صدای من است.
نشسته ام کنار ساحل، خورشیدکم غروب میکند و پرنده ها ندای تو را برایم می آورند.
می شنوی؟
دریا موجهای خروشانش را برایم مواج میکند ولی به صدای تو میرسد در ساحل تو آرام میگیرد...
می شنوی؟
این صدای من است...
کاش شنیده شوم
سلام میترا جانم
متن زیبا و قشنگی را در وبلاگت گذاشتی
اگه قابل بدونی متن با را به تو تقدیم می کنم....
آرزو دارم همیشه پایدار و موفق و سربلند باشی
علی

ناشناس گفت...

Salam mitra joonam,
cheghadr ghashango ba ehsas bood in sher.. makhsoosan waghti ke tozihe akharesho khoondam wa dobare shero khoondam, didam kheily ba ehsase... lezzat bordam... mersi ke baram frestadish :*

ناشناس گفت...

darzemn man soniam! :) chon ID nadashtam nashenas shod! :) :*