متن ویرایش شده را برایتان به نمایش می گذارم.
می توانید نسخه ی ابتدایی و نقد شعر را در شعر نو ببینید:

آن سوی پرده های چارخانه ی این پنجره
به نظاره ی بازیِ فصل ها نشسته ام
...
می اندیشم:
چه قدر دوری
وقتی که شروع می شوم
و چه نزدیک
وقتی به پایان می رسی...
نمی دانم!
با کدامین مقیاس
صحت فاصله را می سنجند؟
میترا- آذر 89
۳ نظر:
مقياس فاصله جرم و جسم و ماده است.
مفياس فاصله منم...تويي و ما هستيم...
مقياس فاصله ديوارهاي شيشه اي هستند..همان پنجره هاي اتاق هامان..
و هميشه فاصله زيباست...و آن را ميان ماه و خورشيد...ميان لونا و ميترا بياب...
amin hosseinizadeh
مرسی امین عزیز!
ممنونم از تعبیر زیبایی که نوشتی!
اولین بار است ردپای حضور تو ... بیشتر بیا!
فاصله با وجود زمان معنا خواهد یافت.جرم و جسم و ماده، من و تو و ما، دیوارهای شیشه ای وقتی زمانی وجود نداشته باشد، نمی توانند این فاصله و حس هجران را ایجاد کنند.
من با خواندن این شعر کوتاهی عمر و غم دوری را حس کردم.
واقعاَ زیبا بود.
ارسال یک نظر