
تکیه می کنم
به ستون تن و
گام هایم*
که همراه می شوند
روی سنگ فرش هایِ
زرد،
سبز،
سرخ،
خاکستری
...
روانه
به سویِ خطوط خسته ی روبه رو،
گوش
به صدای عبور
می سپرم،
و چشم
به رنگ هایی
که ماندگار می شوند ...
میترا- آذر89
*پ.ن.
به نظر می رسید که کمی در ایجاد تصویر گنگ بود، پس به "گام هایم" تغییر پیدا کرد!
۲ نظر:
:)
لبخندت را سپاس!
(حالا خودمونیم، این که گفتی یعنی چه؟!!)
ارسال یک نظر